داستانها از همان زمانهایی که تاریخ میتواند ردیابی کند، راه ارتباطی انسانها بوده است. تجسمی در بسیاری از این داستانها، از نقاشیهای غار گرفته تا نقشههای سیاسی و تبلیغات امروزی، نقش محوری داشته است. در حالی که داستان های بصری به طور گسترده ای، هم در محتوا و هم در قالب، متفاوت بوده اند، استفاده از داستان گویی بصری در اینفوگرافیک به طرز شگفت انگیزی سازگار بوده است.
در این مقاله، روشهای اصلی استفاده از داستان گویی بصری در اینفوگرافیک را برای شما عنوان میکنیم. همچنین نشان میدهیم که چگونه داستانهای بصری میتوانند به سازمان شما در انتقال ایدههای کلیدی کمک کنند. همچنین نمونه ها و الگوهای داستان سرایی بصری وجود خواهد داشت که می توانید آنها را سفارشی کنید تا داستان بصری خود را بگویید.
فهرست مطالب
به زمانی اشاره دارد که از تصاویر بصری برای گفتن یک داستان استفاده می شود. به همین دلیل است که مردم وقتی به داستان سرایی بصری اشاره می کنند از اصطلاح «روایت بصری» نیز استفاده می کنند. داستان سرایی تصویری چیزی است که ما به طور کلی از آن استقبال می کنیم، از فیلم گرفته تا بازی های ویدیویی و پست های رسانه های اجتماعی. به حدی که به نظر عقل سلیم می رسد که اگر می خواهید داستانی بگویید یا پیامی را منتقل کنید، از یک تصویر بصری برای این کار استفاده خواهید کرد.
رسانه های بصری که می توانند برای داستان سرایی استفاده شوند شامل عکس ها، تصاویر، فیلم ها و گرافیک ها، از جمله گرافیک های اطلاعاتی یا اینفوگرافیک ها هستند. این ابزار ارتباط بصری، نه تنها برای جلب و جلب توجه مخاطب، بلکه برای طنین انداختن و برانگیختن احساسات، که داستانها را به جلو میبرد، عالی هستند.
استفاده از داستان گویی بصری در اینفوگرافیک همچنین می توانند به ما کمک کنند با افراد یا شخصیت ها ارتباط برقرار کنیم، خود را در سناریوها یا تنظیمات جدید تصور کنیم و پیچیده ترین یا ظریف ترین روایت ها یا طرح ها را درک کنیم.
در حالی که انسانشناسان (انسانشناسان، فیلسوفان، الهیشناسان، و غیره) تأیید کردهاند که داستانها نحوه یادگیری و تکامل ما بهعنوان گونهای انسانی است، دانشمندان و محققان کمیت کردهاند که:
با تمام قدرتش، داستان سرایی بصری نوشدارویی نیست و همیشه بهترین گزینه نیست. ممکن است مناسب نباشد اگر…
به عنوان مثال، اگر در مورد موضوعی مرتبط با خشونت بحث می کنید، تصاویر مرتبط می توانند برای بیننده ناراحت کننده و حتی فلج کننده باشند.
بصری ها باید داستان سرایی را تسهیل و پشتیبانی کنند، اما می توانند آنقدر جذاب باشند که توجه را از بینش ها و پیام های کلیدی دور کنند.
متأسفانه، اینفوگرافیک های بد یا تصاویر گمراه کننده رایج تر از آنچه که باید باشند، وجود دارند.
ایدههای انتزاعی و پیچیده بسیار محبوب هستند و به ما نشان میدهد که مردم تشنه اینگونه ایده های خلاقانه هستند. آنها بسیار جذاب، به یاد ماندنی و مهمتر از همه سرگرمکننده هستند تا به اندازه کافی بازدید داشته باشند. تفاوت اصلی در اینجا این است که علاوه بر استعداد سازندگان و قدرت داستانگویی، مغز ما نقش زیادی در موفقیت داستانگویی بصری بازی میکند. آنها برای پردازش بصری سیم کشی شده اند.
دانشمندان علوم اعصاب MIT دریافتند که مغز می تواند تصاویری را که کمتر از 13 میلی ثانیه دیده می شود شناسایی کند. این مطالعه توانایی مغز ما را برای درک تصاویر حتی به طور خلاصه نشان داد، که بیش از 50 درصد مغز به پردازش اطلاعات بصری اختصاص دارد. همچنین در مورد قدرت کتابهای مصور میدانیم.
داستان سرایی بصری برای استفاده حداکثری از استعداد مغز ما برای تفکر بصری کاملاً مناسب است و توانایی آن در ایجاد اطلاعات جذاب و به یاد ماندنی نشان داده شده است. در واقع این روش ارتباط عاطفی عمیق تری با بینندگان ایجاد می کند و این تا حدی چیزی است که داستان سرایی را بسیار مؤثر می کند.
داستانها ذاتاً انسانی هستند، زیرا با نیازهای جهانی انسان صحبت میکنند، همانطور که سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو شرح داده شده است:
چهار تکنیک اصلی برای داستان سرایی بصری وجود دارد و هر کدام مجموعه متفاوتی از این نیازها را بیان می کنند. تکنیکهایی که با عمیقترین نیازهای ما مرتبط هستند، قویترین هم هستند.
بسته به اینکه مخاطب شما در کجای سفر خود باشد، به داستان های متفاوتی نیاز خواهد داشت. داستان های دراماتیک برای ایجاد آگاهی و تمایل عالی هستند، در حالی که داستان های ظریف تر می توانند برای افزایش دانش و توانایی مفید باشند. در اینجا برترین تکنیکهای داستانگویی بصری، از قویترین تا کمترین رتبهبندی شدهاند.
این تکنیک همان چیزی است که داستاننویسان وقتی به داستانی فکر میکنند به آن می رسند. آنها به قهرمانان و درگیری هایی که با آن روبرو هستند فکر می کنند. بدون توجه به شخصیت ها و طرح داستان، ویژگی بارز داستان سنتی این است که شروع، میانه و پایان دارد.
قوس داستانی کلاسیک اغلب درباره نیازهای ما برای ایمنی و امنیت صحبت میکند، که این همان چیزی است که به آن قدرت فوقالعاده میدهد. اگر به دنبال ایجاد آگاهی و ایجاد انگیزه در افراد، به خصوص طیف گسترده ای از افراد هستید، این تکنیک انتخاب خوبی است. در صورتیکه مشکل یا تضادی کلیدی وجود داشته باشد که میخواهید آن را در مرکز قرار دهید، مفید است.
نکات: اگر می خواهید از ساختار قوس داستانی کلاسیک استفاده کنید، مطمئن شوید که این اجزای کلیدی را وارد کرده اید:
گاهی اوقات داستان ها کمتر در مورد عمل خاصی هستند و بیشتر در مورد مردم هستند. احساسات، شخصیت و زندگی آنها. این افراد می توانند رهبران، تغییر دهندگان یا افراد عادی مانند افراد مهم یا خانواده باشند. این داستان ها به رفع نیازهای ما برای ارتباط و جامعه کمک می کند.
این نیازها هسته اصلی ما به عنوان انسان است، بنابراین می توانند تأثیرگذار باشند، اما شاید به روشی ظریف تر. اگر به دنبال ایجاد انگیزه در افراد به روشی پایدار هستید، افراد را در داستان های بصری خود متمرکز کنید.
نکات:
اگر داستان بصری شما به راحتی برای مخاطبان نسبتاً عام جذاب باشد، دو تکنیک ذکر شده در بالا عالی هستند. اگر می خواهید اطلاعات دقیق یا پیچیده و/یا گروه های خاصی را هدف قرار دهید، ممکن است به رویکرد متفاوت دیگری نیاز داشته باشید.
توضیحات گام به گام برای برآوردن نیازهای مخاطبان شما برای یادگیری و رشد عالی هستند. اگر آنها از قبل آگاهی و انگیزه داشته باشند، این داستان ها می توانند آنها را با دانش و توانایی انجام عمل، از جمله درگیر شدن بالقوه در رفتارهای جدید، مجهز کنند. اگر داستان شما پیچیده است و/یا اگر حاوی داده هایی از نوع است، مطمئن شوید که وقت خود را صرف یک روایت کامل، یک مرحله در زمان کنید.
نکات: شما باید داستان خود را در قالب موضوعات مختلف برای بحث و یا سوالاتی برای پرداختن به آن قرار دهید. با زمینه کلی و تصویر بزرگ شروع کنید و به تدریج به نقاط خاص تر بروید. بسته به پیچیدگی داستان و سطح دانش فعلی مخاطبان، سه تا هفت «مرحله» را مشخص کنید. اگر به بیش از هفت نیاز دارید، باید محتوا را به داستانهای مختلف جداگانه تقسیم کنید، که میتوانند به صورت متوالی به اشتراک گذاشته شوند.
اگر مخاطب شما خاص است و اگر میخواهید صرفاً دانش موجود آنها را تقویت کنید، نیازی به داستان دراماتیک یا توضیح طولانی ندارید. به احتمال زیاد شما در حال برنامه ریزی برای گزارش ایده های کلیدی، شاید در یک کاغذ سفید، خبرنامه ایمیل، یا اینفوگرافیک هستید. در این مورد، یک اینفوگرافیک می تواند یک نمای کلی ارائه دهد، اما احتمالاً رفتارهایی را که توصیه می کند تغییر نمی دهد.
حداقل برخی از این تغییرات ممکن است به آگاهی، انگیزه، شاید حتی دانش و توانایی بیشتری نیاز داشته باشد. داستان هایی که این تغییرات را تحریک می کنند باید از نوع دیگری باشند.
نکات: همانطور که قبلاً گفته شد، ارزیابی کنید که آیا این تکنیک با هدف شما مطابقت دارد یا خیر و ایده های اصلی را در مجموع به 3-7 محدود کنید. کلید دیگر موفقیت در گزارشدهی این است که مخاطبان خود را واقعاً خوب بشناسید، به ویژه دانش موجود آنها چیست، زیرا این “عدسی” است که از طریق آن اطلاعاتی را که به اشتراک میگذارید پردازش میکنند.
روایت خود را با استفاده از رسانه های تصویری بسازید تا به طور موثر ایده ها را منتقل کنید و بر مخاطبان تأثیر بگذارید. اگر میخواهید قلب، ذهن یا اعمال مردم را تغییر دهید، استفاده از داستان گویی بصری در اینفوگرافیک یک ضرورت است. تا زمانی که متفکرانه به آن نزدیک شوید. هنگامی که هدف واقعی آن را شناسایی کردید، خواهید دانست که چگونه داستان بصری خود را به بهترین شکل ساختاردهی و تعریف کنید تا به مخاطبان شما و همچنین هدف شما خدمت کند.
برای تعریف بصری داستان خود نیازی به هنرمند یا طراح ندارید، فقط باید تمرین کنید. با یک راه حل ارتباط بصری مانند Venngage، می توانید به راحتی یک الگوی رنگارنگ انتخاب کنید و نمادها، تصاویر، عکس ها و/یا نمودارهایی را اضافه کنید که از روایت شما پشتیبانی می کنند. هر روز، تمام روز، شرکت شما به دنبال انتقال ایده های کلیدی است. همین امروز شروع به ساختن استراتژی و مهارت های داستان سرایی بصری خود کنید.
در عین حال، برای بهره مندی از انواع فرآیند موشن گرافیک و ایجاد جلوه های ویژه بصری میتوانید با مشاورین و کارشناسان ما در این زمینه با شماره 02128427304 ارتباط بگیرید.